سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
 
 
خویشتن خویش در وانفسای دل تنگی ها

به نام خدای آنانی که صلاتشان دردهایش را می زداید...

آنگاه که خویش را فرا روی خویش قرار می دهیم و اجازه خلوت خودمان را با خودمان اجازه میدهیم و از هر چه قیل و قال و هیاهوست فارغ می گردیم ، آرام آرام سوسوی خود و فرا خود وجود را به محکمه ای محکمه پسند می کشانیم ، که آنگاه است حسن های به واقع حسن و قباحت های وجود ، حضور می یابند و جولان می یابیم  و حساب و کتابی درست از داشته ها و نداشته هایمان رقم زنیم ؛ که چه خوش است راستگو بودن با خود ، که دورغ گویی خویش بر خویش گناهی نابخشودنی است که آنانی که خودشان را از خودشان کتمان و پنهان می کنند و جسارت و جرأت دیدن حقیقت و واقعیت خویش را ندارند چگونه می توانند در ابتدای حوادث شیرین و تلخ روزمره کمرشان نشکند و آنی شوند که باید بشوند یا آنی بمانند که باید بمانند.

اما قسمت جالب داستان از انجا آغاز می شود که در این عصر مدرن و پست مدرن که همه و همه بر علیه سکوت و تنهایی و تدبیر و اختیار و در یک کلام آرامش  به پا خواسته اند ، چگونه می توان در زیر آوارهای هر روزه ، خودمان را بیابیم و حال و احوالی با او (خویشتن) کنیم ، خودی که گاه ماه ها و ماه ها دیدارش نمی کنیم ، دردها و فریادها و اشکهایش را نمی بینیم و دست محبت بر سرش نمی کشیم ، اما دروغ ها حواله اش می کنیم ، فراموشش می کنیم ، به هیچ معامله اش می کنیم و در این مصیبت عظمی است که خاموش همه چیزمان را میبازیم بی آنکه بفهمیم و بدانیم آنی که بر درون خودش اراده ندارد و در ائینه وجودی خویش توان نظاره شدن خویش را ندارد ، بر خویشتنش اختیار و اعتباری مترتب نمی شود ، که آنانی که اختیار ندارند نه انسانند بلکه به انسانیت متهم گشته اند که قدر و ارزشی ندارند که «کل نفس بما کسبت رهینه» .

باید دانست آنانی که دلشان برای خودشان تنگ نمی شود و در آوار حوادث و پیشامدها گم می شوند و خودشان را نمی بینند یا اگر می بینند نمی شناسند ؛ همانانند  که خطابه رب العالمنی منسوخشان می داند که :

«ختم الله علی قلوبهم و علی سمعهم و علی ابصارهم غشاوه و لهم عذاب الیم»

که اینان همانانند که نمی فهمند و نمی بینند و نمی دانند که چگونه است جوانمردی و مروت از برای خویشتن خویش نداشتن.

چه زیبا فرمود آن صحابی ، بوذر غفاری :

که به عزیزترین کس خود ظلم نکنید و بدانید عزیزترین کس هر شخص ،خودش می باشد به خودت ظلم نکن.

و اما

برای راهایی و رها شدن از هرچه تاریک  سخیف است و پناه بردن به هر چه لطیف است و نورانی ؛ می طلبد در لحظات بارانی دل و شکستگیهایش خویش را بشکنیم و ذره ذره خود را در آئینه وجود خویش بنگریم و بیابیم و با شناخت و شناخت ، دوباره بسازیم ، بسازیم ؛ تاش اید آن همه ویرانی که حاصل ندیدن خویش و بالبع ظلم کردن بر خویشتنمان بوده است؛ آبادگردد و روشن است که ابادی و آبادانی به بار نمی شنشیند مگر قدر خویش و را قدر بدانیم و باز پایان به آن جمله می رسم که همیشه برای دوستان و متربیان لقلقه زبانم بوده است : که در جرعه جرعه تنهایی هایت قدر خودت را بدان

حاشیه و تکمله جرعه جرعه تنهایی برای مربی عزیزم




| [ کلمات کلیدی ] :
ن : احسان روشن نیا
ت : چهارشنبه 90/4/1
 
 
 
هر کس می خواهد ما را بشناسد داستان کربلا را بخواند؛ ما تمام آنچه در تئوری و خلأ بود در خاکهای شلمچه و طلائیه دیدیم، آنچه دیگران فقط شنیده اند ما در شبهای دردآلود با صدای ناله ها و سوز دلهای شیدایی شنیده ایم و دیده ایم، ما عشقبازی مجنون به دور لیلی را درجزیره ی مجنون زیر باران گلوله های که میلیمتری زمین را هدف گرفته بودند با چشم غیر مسلح دیدیم، آنچه منصور بر سر دار دید ما شبهای عملیات دیدیم؛ آن شوخی های شبانه و زمزمه ی قرآن دعا که در شب عاشورای حسین گذشت ما در شبهای عملیاتی والفجرها و رمضان ها و کربلاها دیدیم .
 
 
0 align= 0 align= a href= div class=/div theme-designer2 /div/divtd width=div class=bb td width= center td width= /div space/divtd width= td width= td width= td width= td width=/div /td valign= valign= icon2 icon2 backpb:ItemText//BlogpagingBlock/blogtagsblockdiv style=theme-designer2 pb:ItemText/p dir=/blogtagsblockdiv style=theme-designer2 p dir= /blogtagsblockdiv style=theme-designer2 /divpb:AuthorNamediv style=div class= pb:BlogDescription/divwidth:389px; overflow:hidden;0/BlogArchive copyright table border=padding: 7pxwidth:389px; overflow:hidden; table border= width:389px; overflow:hidden; table border=width:389px; overflow:hidden; table border=padding: 7pxwidth:389px; overflow:hidden; ¢div class= div class= /divm-p/div /div778 /div !---------- text ----------------------------

دریافت کد آهنگ

0rtl105/bodyrtl105/body