• وبلاگ : نسيم بهشت""خط روشن""
  • يادداشت : كجاي صحنه ايستاده اي ...
  • نظرات : 11 خصوصي ، 16 عمومي
  • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + سلطاني 

    جايي شنيدم که عجب در واقع خود بزرگ بيني در مقابل خداست و به مراتب بدتر از تکبر.و در جايي ديگر شنيدم که تکبر زمينه رشد عجب ميشه چون خداوند نسبت به بندگانش حساسه و تکبر نسبت به اون ها عجب رو پديد مياره اين نظرات تا چه حد درسته؟ و اينکه بارزترين نشانه ي اين دو رذيلت که در رفتار ظهور مي کنن چيا هستن؟

    پاسخ

    شما بايد حوزه بحثون رو روشن كنيد... در علم اخلاق عجب و تكبر آن چيزي بود كه عرض كردم . احاديث حضرت مولا هم موجود است.اما شايد همين عجب و تكبر در عرفان و در نزد عرفا معناي ديگر ي پيدا كند.... 2 تا عامل دارد يكي عامل دروني كه هر كس به نفس خودش مراجعه مي كند و در مي يابد و عامل بيروني کسي که همواره از خود تعريف وتمجيد مي‏کند. معلوم است که گرفتار خودبيني است و کسي که رفتار متکبرانه دارد و ديگران را خوار وکوچک مي‏شمارد، مبتلا به بيماري کبر شده است. البته هر يک از اين دو مراتب مختلفي دارند. مراتب بالاي آن واضح و آسان‏ياب است، ولي مراتب خفيف و نازل آن بسيار ديرياب است و به سادگي قابل تشخيص نيست.